از سراسر وب

تاريخ نقش بنياديني در تفکر بشر دارد. اين مفهوم با مفاهيمي چون عمل انساني، تغيير، تاثير شرايط مادي در امور انساني و واقعه تاريخي در ارتباط است و امکان “کسب تجربه از تاريخ” را پيش روي ما قرار مي دهد. تاريخ همچنين از طريق درک نيروها، انتخابها و شرايطي که ما را به لحظه حال رسانده اند باعث مي شود اکنون خود را بهتر بشناسيم. بنابرين جاي شگفتي نيست که فيلسوفان هر از چند گاهي به بررسي تاريخ و طبيعت دانش تاريخي متوجه گردند. ارائه يک تصوير واضح از تمامي نظرات درباره “فلسفه تاريخ” همانقدر ناممکن است که تعريف رشته اي علمي و شامل همه اين رويکردها.حال این سوال ها ایجاد یشود که در ادامه این مقاله سعی در پاسخ دهی به این سوالات در خصوص فلسفه تاریخ را داریم با ماهمراه باشید

  • تاريخ از چه نوع اعمال فردي، ساختارهاي اجتماعي، دوره ها، حوزه ها، تمدن ها، جريانات تاثيرگذار بزرگ تشکيل شده است؟
  • شناسايي، بازنمايي و تبيين تاريخ مستلزم چه چيزهايي است؟
  • تا چه اندازه تاريخ بشر سازنده اکنون اوست؟

براي اينکه بتوانيم مسائل و مکاتب مطرح در فلسفه تاريخ را باز کنيم، آنها را اينگونه دسته بندي کرده ايم:

روايت تاریخ

روايت تاريخي چيست؟ ما مي خواهيم گذشته را بشناسيم، روايت کنيم، بفهميم وشرح دهيم. ما در بازنمايي واقعياتي مانند خرابه ها، کتيبه ها، مدارک، تاريخهاي شفاهي، اسناد تخصصي و نوشته هاي مورخين را براي اثبات نتايجي در مورد شرايط و مردمان گذشته به کار مي گيريم. با اين کار ما به بررسی چند وجه تاریخ می پردازیم :  دانستن  اصلاعاتي درباره شرايط انساني گذشته؛ وقايع تاريخي و نگاه کلي به تحقق بعضي امور تاريخي خاص. توجه کنيد که اين ايده ها مسائل فلسفي مهمي را دربرمي گيرد که در فلسفه تاريخ طرح خواهند شد.

 فلسفه تاريخ هگل

شايد بتوان فلسفه تاريخ هگل را بزرگترين تئوري فلسفي در مورد تاريخ دانست. اين فلسفه به دنبال کشف معنا و مسيري در تاريخ است.  هگل تاريخ را روندي معقول مي داند که به سمت شرايطي خاص يعني تحقق آزادي انسان حرکت مي کند. با آزادي عمومي دولت شهر يونان شروع شده سپس به شهروندي جمهوري رومي، آزادي فردي اصلاحات پروتستاني و آزادي مدني دولت مدرن مي انجامد. او در فهم خود از تاريخ جهان، تمدنهاي چين و هند را مورد توجه قرار داده است و لحظه هاي خاصي از تاريخ را وقايع «تاريخ جهاني» قلمداد مي کند.

علم تفسير متون تاریخی

شاخه مهم ديگري از فلسفه تاريخ قاره اي، علم هرمنوتيک – علم تفسير متون-  را در تفسير تاريخ سرلوحه کار خود قرار داده است. اين رويکرد معناي عمل و مقصود انسانها در تاريخ را مورد توجه قرار مي دهد و به کليت هاي تاريخي بي توجه است.  فيلسوفان اين دوره سعي کردند معنايي براي تحولات تاريخي جديد مانند جنگ، دشمني هاي قومي و ملي، و … پيدا کنند. اين تحولات دلخراش به وقايع تکان دهنده نيمه اول قرن بيست انجاميد. بنابرين مورخان بايد وقايع تاريخي را «از درون» تشريح کنند. اين کار آنها يعني بازسازي جريان فکري پديدآورندگان وقايع تاريخي.

 گذری بر فلسفه تاريخ

بهتر است بحث را با يک نماي کلي از ساختار قابل قبول فلسفه تاريخي آينده به پايان بريم. هر شاخه اي از فلسفه با تعدادي مسائل محوري درگير است. آيا ما مي توانيم به روايات مربوط به گذشته، تصوير نظامها، ساختارها، انسانها و روابط بين آنها اطمينان کلي داشته باشيم؟ يک فلسفه تاريخ جديد اين مسائل بنيادي را روشن خواهد کرد. فلسفه تاريخ جديد با موضوعاتي که براي نسل امروزي مورخان علمي- اجتماعي مهم است، دست و پنجه نرم مي کند.

در نهایت هر نوع دانش تاريخي در روايت بيان نمي شود. طيفي از ساخت ها وجود دارد که دانش تاريخي با آنها بيان مي شود. نهايتا بايد گفت در فلسفه تاريخ آينده اينها ديگر لايه هاي بلاغي و ادبي متن تاريخي نيستند بلکه جوانب مهم دانش تاريخ محسوب مي شوند.

به این آهنگ چه امتیازی می دهید؟

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 0 / 5. شمارش آرا: 0

اولین نفری باشید که به این آهنگ امتیاز می دهید.

نظرات
پی ام 30 موزیک
[ads_footer]